شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش حیدر و مادرش کوکب عراقی نام داشت. به خاطر شغل پدرش که نظامی بود دایما در سفر بودند و برای همین هم شناسنامه اش را در رشت گرفت و محل تولد او در شناسنامه رشت ثبت شده است. دوران تحصیل او با فعالیت های سیاسی اش در شمال کشور پیوند خورد و دستگیری های او مانع از روند ادامه تحصیلش در دبیرستان شد تا اینکه بعد از آزادی از زندان در آذربایجان برای همیشه درس را رها کرد.[...]
مقدمه:
احمد شاملو در تاریخ فرهنگ و ادبیات معاصر ایران پدیده ای استثنایی، تاثیرگذار و ماندگار است. برای رمزگشایی راز این ماندگاری مطالعه زندگی و شعرهایش و دوره ای که در آن زیسته است از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شعر شورانگیز شاملو چکیده تاریخ نانوشته معاصر این سرزمین است. او زندگی پرفراز و نشیب و پرتلاطمی را پیموده است. کوچ پیاپی پدرش ـ که نظامی بود ـ به همراه خانواده اش از این شهر به آن شهر برای کودکی شاملو زندگی آرامی نبود و شادی و نشاطی کودکانه در برنداشت. زندگی اش از همان آغاز سراسر رنج و تنهایی بود.
احمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفیعلیشاه – درگذشته ۲ مرداد ۱۳۷۹ فردیس کرج) شاعر، نویسنده، فرهنگ نویس، ادیب و مترجم ایرانی است. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع است. تخلص او در شعر الف. بامداد و الف. صبح بود.
شاملو در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش حیدر و مادرش کوکب عراقی نام داشت. به خاطر شغل پدرش که نظامی بود دایما در سفر بودند و برای همین هم شناسنامه اش را در رشت گرفت و محل تولد او در شناسنامه رشت ثبت شده است. دوران تحصیل او با فعالیت های سیاسی اش در شمال کشور پیوند خورد و دستگیری های او مانع از روند ادامه تحصیلش در دبیرستان شد تا اینکه بعد از آزادی از زندان در آذربایجان برای همیشه درس را رها کرد.
تولد و سالیان پیش از جوانی:
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت که تبار او به گفته شاملو در شعری از مجموعهی مدایح بیصله، به اهل کابل برمیگشت؛ مادرش کوکب عراقی است. دورهی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به مأموریت میرفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. (به همین دلیل شناسنامهٔ او در شهر رشت گرفته شدهاست و محل تولد در شناسنامه رشت نوشته شدهاست.)
دوران دبستان را در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد گذراند و از همان دوران اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عامه کرد. دوره دبیرستان را در بیرجند و مشهد و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر تهران خواند و به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبتنام کرد. در اوایل دهه ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ژاندرمری به گرگان و ترکمنصحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در آن هنگام در فعالیتهای سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه(ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشهوری و جبهه دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر میشود و دو ساعت جلوی جوخه آتش قرار میگیرد تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد میشود و به تهران باز میگردد و برای همیشه ترک تحصیل میکند.
ازدواج اول و چاپ نخستین مجموعهٔ شعر:
در بیست و دو سالگی (۱۳۲۶) با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار کودک او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. در همین سال اولین مجموعه اشعار او با نام «آهنگهای فراموش شده» به چاپ میرسد و همزمان کار در نشریاتی مثل «هفته نو» را آغاز میکند.
در سال ۱۳۳۰ او شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار «قطع نامه» را به چاپ میرساند. در سال ۱۳۳۱ به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده دارد.
دستگیری و زندان:
در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه اشعار آهنها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده میشود و با یورش ماموران به خانه او ترجمه طلا در لجن اثر ژیگموند موریس و بخش عمده کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشته خودش و تمام یادداشتهای کتاب کوچه از میان میرود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخههای یگانه ای از نوشتههایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بیآفتاب توسط پلیس ضبط میشود که دیگر هرگز به دست نمیآید. او موفق به فرار میشود اما پس از چند روز فرار از دست ماموران در چاپخانه روزنامه اطلاعات دستگیر شده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده میشود. در زندان علاوه بر شعر به نوشتن دستور زبان فارسی میپردازد و قصه بلندی به سیاق امیر ارسلان و ملک بهمن مینویسد که در انتقال از زندان شهربانی به زندان قصر از بین میرود. در ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد میشود.
ازدواج دوم و انتشار هوای تازه:
در ۱۳۳۶ با طوبی حائری ازدواج میکند (دومین ازدواج او نیز مانند ازدواج اول مدت کوتاهی دوام میآورد و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا میشود.) در این سال با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت میکند. این مجموعه حاوی سبک نویی است و بعضی از معروفترین اشعار شاملو همچون پریا و دخترای ننه دریا در این مجموعه منتشر شدهاست. در همین سال به کار روی اشعار حافظ، خیام و بابا طاهر نیز روی میآورد. پدرش نیز در همین سال فوت میکند. در سال ۱۳۴۰ هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جمله برگههای تحقیقاتی کتاب کوچه را رها میکند.
فعالیتهای سینمایی و تهیه نوار صوتی:
در سال ۱۳۳۸ شاملو به اقدام جدیدی یعنی تهیه قصه خروس زری پیرهن پری برای کودکان دست میزند. در همین سال به تهیه فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت نیز میپردازد. این آغاز فعالیت سینمایی جنجالآفرین احمد شاملو است. او بخصوص در نوشتن فیلمنامه و دیالوگنویسی فعال است. در سالهای پس از آن و بهویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری معروف، منتقدان مختلف حضور سینمایی او را کمرنگ دانستهاند. خود او میگفت: «شما را به خدا اسمشان را فیلم نگذارید.» و بعضی شعر معروف او دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است را به این تعبیر میدانند که فعالیتهای سینمایی او صرفا برای امرار معاش بودهاست. شاملو در این باره میگوید: «کارنامهٔ سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!»
در سال ۱۳۳۹ با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری ادارهٔ سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تاسیس میکند و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار میشود.
آشنایی و ازدواج با آیدا سرکیسیان:
شاملو در ۱۴ فروردین ۱۳۴۱ با آیدا سرکیسیان آشنا میشود. این آشنایی تاثیر بسیاری بر زندگی او دارد و نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود. در این سالها شاملو در توفق کامل آفرینش هنری به سر میبرد و بعد از این آشنایی دوره جدیدی از فعالیتهای ادبی او آغاز میشود. آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج میکنند و در ده شیرگاه (مازندران) اقامت میگزینند و تا آخر عمر در کنار او زندگی میکند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نامهای آیدا در آینه و لحظهها و همیشه را منتشر میکند و سال بعد نیز مجموعهیی به نام آیدا، درخت و خنجر و خاطره! بیرون میآید و در ضمن برای بار سوم کار تحقیق و گردآوری کتاب کوچه آغاز میشود.
در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامه خوشه را به عهده میگیرد. همکاری او با نشریه خوشه تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک تعطیل میشود، ادامه دارد. در این سال او به عضویت کانون نویسندگان ایران نیز در میآید. در سال ۱۳۴۷ او کار روی غزلیات حافظ و تاریخ دوره حافظ را آغاز میکند. نتیجه این تحقیقات بعدها به انتشار دیوان جنجالی حافظ به روایت او انجامید.
در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را نیز از دست میدهد. در همین سال به فرهنگستان زبان ایران برای تحقیق و تدوینِ کتاب کوچه، دعوت شد و به مدت سه سال در فرهنگستان باقی ماند.
آیدا، زنی که تمام جوانی و هستی اش را به شاعر بخشید، به او دل بست و به فردا امیدوارش کرد. شاملو درباره آیدا میگوید: «… آیدا برای من یک انسان نمونه است. وجود او برای من دستاویز بسیاری شعر بود که به نام او یا به انگیزه او نوشتم. هیچ کدام از این شعرها عاشقانه صرف نیست. بیشترشان اتفاقا بیش از آنکه شعر عاشقانه باشند، شعر اجتماعی هستند… آیدا روح مرا از یک یاس و نومیدی وحشت بار نجات داده، با وجود خودش، با مواظبتهای خودش. من روحی از دست رفته بودم. من از هر نظر به او بسیار مدیونم… آیدا برای من بهانه زندگی کردن و انسانی بودن است. او تمثیل همه مردمیاست که من دوست شان دارم. همانها که با محبت خود مرا نوازش میکنند. پس آیدا یک بهانه است. او اشارتی به من و جامعه من است…»
احمد شاملو در سال ۱۳۳۹ مجموعه «باغ آیینه» و در سال ۱۳۴۳ مجموعه شعرهای «آیدا در آیینه» و «لحظهها و همیشه» و در سال ۱۳۴۴ مجموعه »آیدا: درخت و خنجر و خاطره« را منتشر میکند. شاملو در این مجموعهها زیباترین عاشقانهها را سروده است. در اینگونه شعرها، شاعر با خویشتن خویش صمیمیاست و همین صمیمیت و خلوص است که سخن او را به اوج کمال میرساند. شعرهای عاشقانه شاملو در شمار زیباترین شعرهای عاشقانه در زبان و ادبیات فارسی است. احمد شاملو آفرینشگر زنده ترین، زیباترین و شاداب ترین عاشقانههای معاصر است و در کنار شعرهای سیاسی و اجتماعی اش، تصویر بی مانندی از دغدغههای انسانی معاصر به نمایش میگذارد. در این شعرها در اوج عاشقانه بودن واقعیتهای تلخ اجتماعی نیز به تصویر کشیده میشود.او در سال ۱۳۴۶ سردبیری بخش ادبی و فرهنگی مجله »خوشه« را به عهده میگیرد. با »خوشه« دور تازه و شکوهمندی در کار مطبوعاتی شاملو آغاز میگردد. »خوشه« حدود دو سال از خرداد ۱۳۴۶ تا اسفند ۱۳۴۷ منتشر میشود و طیف وسیعی از فرزانگان فرهنگی و روشنفکران سیاسی را به خود جلب میکند. شاملو در گرماگرم پرشور عملکردهایش در «خوشه»، «شبهای شعر خوشه» را در شهریور ۱۳۴۷ با شکوه هرچه تمام تر برگزار میکند. «شبهای شعر خوشه» به مدت یک هفته در باشگاه شهرداری تهران واقع در خیابان خانقاه برگزار شد. یک رویداد عظیم فرهنگی که هرگز جز در «ده شب» در تاریخ برگزاری شبهای شعر این مملکت دیگر تکرار نشد. در سال ۱۳۴۵ مجموعه شعر «ققنوس در باران» و در سال ۱۳۴۸ شعرهای «مرثیههای خاک» را منتشر میکند. شعرهای این مجموعه بیشتر حالت تمثیل و کنایه دارد و حسب الحال غمناکی است از زندگی اندوهبار شاعر در »ققنوس در باران« عشق و مرگ پابه پای هم پیش میروند و در »مرثیههای خاک« با چهره ای متفکر و اندیشمند روبه روییم که با دیدی عمیق به «خود» و «جهان» مینگرد و به راز حیات و مرگ میاندیشد.
سفرهای خارجی:
شاملو در دهه ۱۳۵۰ نیز به فعالیتهای گسترده شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی کوته و انجمن ایران و امریکا) ادامه میدهد. در ضمن سه ترم به تدریس مطالعه آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی مشغول میشود. در ۱۳۵۱ به علت معالجه آرتروز شدید گردن به پاریس سفر میکند تا زیر عمل جراحی گردن قرار گیرد. سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار ابراهیم در آتش را به چاپ میرساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم از او دعوت میکند تا در کنگره نظامی گنجوی شرکت کند و از همین رو عازم ایتالیا میشود. در همین سال دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکدهٔ آن دانشگاه را میپذیرد و به مدت دو سال به این کار اشتغال دارد.
در ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه پرینستون از او برای سخنرانی و شعرخوانی دعوت میکنند و از همین رو عازم ایالات متحده میشود. در این سفر او به سخنرانی و شعرخوانی در بوستون و برکلی میپردازد و پیشنهاد دانشگاه کلمبیای نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نمیپذیرد. در ضمن با شاعران و نویسندگان مشهور جهان همچون یاشار کمال، آدونیس، البیاتی و وزنیسینسکی از نزدیک دیدار میکند. این سفر سه ماه به طول میکشد و شاملو سپس به ایران باز میگردد.
هنوز چند ماه نگذشته که او دوباره به عنوان اعتراض به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک میکند و به امریکا سفر میکند و یک سالی در آنجا زندگی میکند و در این مدت در دانشگاههای مختلفی سخنرانی میکند. در ۱۳۵۷ او از آمریکا به انگلستان میرود و در آنجا مدتی سردبیری هفتهنامه «ایرانشهر» در لندن را به عهده میگیرد.
انقلاب و بازگشت به ایران:
با وقوع انقلاب ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی، شاملو تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب به ایران باز میگردد. در همین سال انتشارات مازیار اولین جلد کتاب کوچه را در قطع وزیری منتشر میکند. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در میآید و به کار در مجلات و روزنامههای مختلف میپردازد. او در ۱۳۵۸ سردبیری هفتهنامه کتاب جمعه را به عهده میگیرد. این هفتهنامه پس از انتشار کمتر از چهل شماره توقیف میشود.
شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را با صدای خود میخواند و به صورت مجموعهٔ کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران منتشر میکند. از جمله اشعار این مجموعه مرگ وارطان است که شاملو اشاره میکند تنها برای فرار از اداره سانسور مرگ نازلی نام گرفته بودهاست و در واقع برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز کمونیست ایرانی، بودهاست.
از ۱۳۶۲ با بستهتر شدن فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف میشود. هر چند خود شاملو متوقف نمیشود و کار ترجمه و تالیف و سرودن شعر را ادامه میدهد در این سالها بهویژه روی کتاب کوچه با همکاری همسرش آیدا مستمر کار میکند و ترجمهٔ رمان دن آرام را نیز پیمیگیرد. تا آن که ده سال بعد ۱۳۷۲ با کمیبازتر شدن فضای سیاسی ایران آثار شاملو به صورت محدود اجازه انتشار میگیرد.
۱۳۶۷ به آلمان سفر میکند تا به عنوان میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور در این کنگره شرکت کند. در این کنگره نویسندگانی از کشورهای مختلف حضور داشتند از جمله عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» بود. در ادامه این سفر دعوت انجمن قلم (Pen) و دانشگاه یوتهبوری به سوئد و ضمن اجرای شب شعر با هیئت ریسهٔ انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند.
۱۳۶۹ برای شرکت در سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی به عنوان میهمان مدعو به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی به نام «نگرانیهای من» و «مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.» واکنش گستردهٔی در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقالات زیادی در نقد سخنران شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت با این حال چندین شب شعر توسط وی برگزار شد و ضمنا به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی) را نیز تدریس کرد و در همین موقع ملاقاتی با لطفی علیعسکرزاده ریاضیدان شهیر ایرانی داشت.
سال ۱۳۷۰ بعد از سه سال دوری از کشور به ایران بازگشت و تا آخر عمر دیگر از کشور خارج نشد.
سال شمار زندگی احمد شاملو:
۱۳۰۴:
احمد شاملو (ا. صبح / ا.بامداد) روز ۲۱ آذر در خانهی شمارهی ۱۳۴ .خیابان صفیعلیشاه تهران متولد شد.
دورهی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به ماءموریت میرفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند.
مادرش کوکب عراقی شاملو بود. پدرش حیدر.
۱۶ـ۱۳۱۰:
دورهی دبستان در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد. اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عوام.
۲۰ـ۱۳۱۷:
دورهی دبیرستان در بیرجند و مشهد و تهران.
از سال سوم دبیرستانِ ایرانشهرِ تهران به شوقِتحصیلِ دستورِ زبان آلمانی به سال اول دبیرستان صنعتی میرود.
۳ـ۱۳۲۱
انتقال پدر به گرگان و ترکمن صحرا برای سرو سامان دادن به تشکیلاتِ ازهمپاشیدهی ژاندارمری.
در گرگان ادامهی تحصیل در کلاس سوم دبیرستان.
شرکت در فعالیتهای سیاسی در مناطق شمالِ کشور.
در تهران دستگیر و به زندان شورویها در رشت منتقل میشود.
۵ـ۱۳۲۴:
آزادی از زندان. با خانواده به رضائیه میرود. به کلاس چهارم دبیرستان.
با آغاز حکومت پیشهوری و دموکراتها، چریکها به منزلشان میریزند و او پدرش را نزدیک به دو ساعت مقابل جوخهی آتش نگهمیدارند تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند.
بازگشت به تهران و ترکِ کامل تحصیل مدرسی.
۱۳۲۶:
ازدواج.
مجموعهی اشعار آهنگهای فراموششده توسط ابراهیم دیلمقانیان.
۱۳۲۷:
هفتهنامهی سخننو (پنج شماره).
۱۳۲۹:
داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی.
هفتهنامهی روزنه (هفت شماره).
۱۳۳۰:
سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجلهی خواندنیها.
شعر بلند ۲۳.
مجموعهی اشعار قطعنامه.
۱۳۳۱:
مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان (حدود دو سال).
سردبیر هفتهنامهی آتشبار، به مدیریت انجوی.
۱۳۳۲:
چاپ مجموعهی اشعار آهنها و احساس که پلیس در چاپخانه میسوزاند. (تنها نسخهی موجودِ آن نزد سیروس طاهباز است).
ترجمهی طلا در لجن اثر ژیگموند موریتس و رمان بزرگ پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریو کایی با تعدادی داستان کوتاهِ نوشتهی خودش و همهی یادداشتهای فیشهای کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانهاش ضبط شده از میان میرود و خود او موفق به فرار میشود. بعد از چند بار که موفق میشود فرار کند در چاپخانهی روزنامهی اطلاعات دستگیر میشود.
۱۳۳۳:
زندانی سیاسی در زندان موقت شهربانی و زندان قصر، (۱۳ تا ۱۴ ماه).
در زندان دستور زبان فارسی را مینویسد و تعدادی شعر.
۱۳۳۴:
آزادی از زندان.
چهار دفتر شعر آماده به چاپ را نقی نقاشیان نامی به قصد چاپ با خود میبرد و دیگر هرگز پیدایش نمیشود. از آن جمله شعر بلند مرگِ شاماهی به عنوان نخستین تجربهی شعر روایی به زبان محاوره.
نمایشنامهی «مردگان برای انتقام بازمیگردند» و داستان کوتاه «مرگ زنجره» و «سه مرد از بندر بیآفتاب»
رمانهای: لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بِک، زنگار اثر هربر لوپوریه، برزخ اثر ژان روورزی.
فرزندان: سیاوش، سیروس، سامان و ساقی.
۱۳۳۵:
سردبیری مجلهی بامشاد
۱۳۳۶:
مجموعهی اشعار هوای تازه.
افسانههای هفت گنبد، حافظ شیراز، ترانهها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیام و بابا طاهر).
ازدواج دوم.
سردبیری مجلهی آشنا
مرگ پدر
۱۳۳۷:
ترجمهی رمان پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو با عطا بقایی.
سردبیری اطلاعات ماهانه، دورهی یازدهم.
۱۳۳۸:
قصهی خروسزری پیرهنپری برای کودکان.
تهیهی فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت.
آغاز همکاری با سینماگران. نوشتن فیلمنامه و دیالوگ فیلمنامه.
۱۳۳۹:
مجموعه اشعار باغ آینه.
سردبیری ماهنامهی اطلاعات (دو شماره).
تاءسیس و سرپرستی ادارهی سمعی و بصری وزارت کشاورزی با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری.
سردبیری مجلهی فردوسی
۱۳۴۰:
سردبیری کتاب هفته(۲۴ شمارهی اول)
جدایی از همسر دوم، با ترک همه چیز و از آن جمله برگههای کتاب کوچه.
۲ـ۱۳۴۱:
آشنایی با آیدا (۱۴ فروردین ).
بازگشت به کتاب هفته.
ترجمهی نمایشنامههای درخت سیزدهم اثر آندره ژید و سیزیف و مرگ اثر روبر مِرل.
۱۳۴۳:
ازدواج با آیدا در فروردین ماه و اقامت در ده شیرگاه (مازندران).
مجموعهی اشعار آیدا در آینه و لحظهها و همیشه.
ماهنامهی اندیشه و هنر ویژهی ا.بامداد به سردبیری و مدیریت دکتر ناصر وثوقی.
۱۳۴۴:
مجموعهی اشعار آیدا: درخت و خنجر و خاطره!
ترجمهی کتاب ۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبون.
تحقیق و گردآوری و تدوین کتاب کوچه. (برای سومینبار از نو آغاز میکند!)
۱۳۴۵:
مجموعهی اشعار ققنوس در باران.
هفتهنامهی ادبی و هنری بارو، که بعد از سه شماره با اولتیماتوم وزیر اطلاعاتِ وقت تعطیل میشود.
شب شعر به دعوت انجمن ایران و آمریکا.
تهیهی برنامهی کودکان برای تلویزیون به اسم «قصههای مادربزرگ»
۱۳۴۶:
سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامهی خوشه.
ترجمهی کتاب قصههای بابام اثر ارسکین کالدوِل.
عضویت کانون نویسندهگان ایران.
شب شعر در کرمانشاه به دعوت دانشجویان.
سخنرانی در دانشگاه شیراز.
۱۳۴۷:
تحقیق روی غزلیات حافظ و تاریخ دورهی تعدادی قصه برای کودکان «سه بزغاله و نیلبک جادو»، «روباه پیر و زاغی بیتدبیر» و «اشک تمساح»
۱۳۵۰:
رمان خزه (ترجمهی مجددی از زنگار.)
قصهی هفت کلاغون برای کودکان.
ترجمهی کامل پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو. (ترجمهی مجدد)
دعوت به فرهنگستان زبان ایران برای تحقیق و تدوینِ کتاب کوچه، سه سال.
نگارش نمایشنامهی آنتیگون (ناتمام).
مرگ مادر. ۱۴ اسفند
۱۳۵۱:
ضبط صفحات و نوار کاستِ «صدای شاعر» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. حافظ، مولوی، نیما، خیام، شاملو.
اجرای برنامههای رادیویی برای کودکان و جوانان.
نگارش فیلمنامهی کوتاه حلوا برای زندهها.
ترجمهی تعدادی داستان کوتاه: دماغ، دست به دست، لبخند تلخ، زهرخند، افسانههای کوچک چینی.
شب شعر در انجمن فرهنگی گوته. (۲۶ مهرماه)
شب شعر در انجمن ایران و آمریکا. (اول آبانماه)
تدریس مطالعهی آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی (سه ترم)
همکاری با روزنامههای کیهان فرهنگی و آیندهگان.
سفر به پاریس (فرانسه) برای معالجهی آرتروز شدید گردن. عمل جراحی روی گردن.
۱۳۵۲:
مجموعهی اشعار ابراهیم در آتش.
مجموعهی درها و دیوار بزرگ چین.
شب شعر در مدرسه عالی علوم اقتصادی و اجتماعی بابلسر.
نگارش فیلمنامهی تخت ابونصر برای تلهویزیون.
ترجمهی رمان مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل.
ترجمهی نمایشنامهی مفتخورها اثر گرگهی چیکی.
۱۳۵۳:
ترجمهی مجموعهداستان سربازی از یک دوران سپری شده.
مجموعهی شعرهای عاشقانهی از هوا و آینهها.
۱۳۵۴:
سفر به ایتالیا برای شرکت در کنگرهی نظامی گنجوی به دعوت دانشگاه رم.
حافظ شیراز.
دعوت دانشگاه بوعلی برای سرپرستی پژوهشکدهی آن دانشگاه. (دوسال)
۱۳۶۱:
ترجمهی هایکو، شعر ژاپنی (با ع. پاشایی).
ترجمهی نمایشنامهی نصف شب است دیگر، دکتر شوایتزر! اثر ژیلبر سِسبرون.
کتاب کوچه، انتشارات مازیار (دفتر اول الف).
۱۳۶۲:
کتاب کوچه، انتشارات مازیار (دفتر دوم الف).
کتاب و نوار صوتی سیاه همچون اعماقِ آفریقای خودم. ترجمه و اجرای اشعاری از لنگستون هیوز.
کتاب و نوار صوتی سکوت سرشار از ناگفتههاست. ترجمهی آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل.
برگزیدهی اشعار (نشر تندر)
کتاب کوچه، انتشارات مازیار، (دفتر سوم الف)
انتشار کتابها متوقف میشود.
۵ـ۱۳۶۳:
رمان قدرت و افتخار اثر گراهام گرین را با عنوان عیسادیگر، یهودا دیگر! با موخرهی مفصلی بازنویسی میکند.
استاد محمد مددی سردیس شاملو را با برنز میسازد
گفت و شنودی با احمد شاملو به کوشش ناصر حریری.
۱۳۶۶:
فیلمنامهی میراث.
آغاز ترجمهی آزادِ دُنِ آرام اثر میخاییل شولوخوف.
انتشار ژاپنی کتاب ابراهیم در آتش به ترجمهی شوکو یاناگا در مجلهی (توکیو، موسسهی مطالعهی زبانها و فرهنگهای آسیا وILCAA آفریقا).
کتاب و نوار صوتی چیدن سپیدهدم ترجمهی آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل.
۱۳۶۷:
سفر به آلمان: میهمانِ مدعوِ دومین کنگرهی بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور.
عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بِلی و… دیگر مهمانان کنگره.
من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن! عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره.
ُ شب شعر در کُللوکیومِ ادبیِ برلین.
سفر به اتریش به دعوت دانشگاه اقتصاد وین و یورو آفریک اینستیتو، برای شب شعر و سخنرانی.
بازگشت به آلمان و اجرای شب شعر در شهر دانشگاهی گیسن.
سفر به سوئد به دعوت انجمن قلم (Pen) و دانشگاه یوتهبوری.
شب شعر در «خانهی مردم» استکهلم.
دیدار و صرف ناهار با هیاءت رییسهی انجمن قلم سوئد.
جلد اول مجموعهی اشعار چاپ آلمان. انتشارات بامداد.
بازگشت به ایران.
۱۳۶۸:
جلد دوم مجموعهی اشعار چاپ آلمان. انتشارات بامداد.
اقامت در شهرک دهکدهی خانه، کرج.
۱۳۶۹:
سفر به آمریکا: میهمان مدعو سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی.
سخنرانیهای نگرانیهای من و مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ.
دو شب شعر در UC برکلی.
شب شعر دانشگاه UCLA لوسآنجلس. در رویس هال.
شب شعر و سخنرانی در دانشگاههای شیکاگو، آن اربر میشیگان، کلمبیا، واشنگتن، راتگرز، هاروارد، دالاس و آستین.
عمل جراحی در (یونیورسیتی هاسپیتال) بوستون روی مهرههای گردن.
سه شب شعر در بوستون و UC برکلی به نفع زلزله زدهگان ایران.
نگارش روزنامهی سفر میمنت اثر ایالات متفرقهی امریق (اوکلند کالیفرنیا)
عمل جراحی دوم روی مهرههای گردن (بوستون).
شب شعر در مدرسهی ارامنهی بوستون.
استاد میهمان برای تدریس یک ترم در دانشگاه UC برکلی دانشجویان ایرانی به (زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی).
دیدار با پروفسور زاده (برکلی) کالیفرنیا.
دریافت جایزهی Free Expression سازمان حقوق بشر نیویورک Human Rights Watch .
۱۳۷۰:
شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در UC برکلی و UCSC لوسآنجلس به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (آمریکا).
مجلهی زمانه شمارهی اول به شاملو اختصاص دارد. (در سن هوزه، کالیفرنیا).
بازگشت از ایالات متحد آمریکا.
شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در دانشگاه وین (اتریش) به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (اروپا).
بازگشت به ایران.
ترجمهی شعرهایی از لنگستون هیوز، اوکتاویو پاز (با حسن فیاد).
۱۳۷۱:
مجموعهی اشعار مدایح بیصله، انتشارات آرش، در سوئد.
انتشار منتخبی از ۴۲ شعر شاملو به زبان ارمنی با نام من دردِ مشترکم در ایروان با ترجمهی نُروان. ناشر: کانون فیلم ارمنستان.
قصههای کتاب کوچه، جلد اول در سوئد. انتشارات آرش.
کتاب گفت و شنودی با احمد شاملو، «دیدگاههای تازه» توسط ناصر حریری.
تدوین دوباره حرف آی کتاب کوچه براساس متدولوژی جدید.
۱۳۷۲:
کتاب گفتوگو با احمد شاملو توسط محمد محمدعلی.
مجموعهی جدید همچون کوچهیی بیانتها ترجمهی شعر جهان (با ۲۰۰ شعر).
ترجمهی مجدد غزل غزلهای سلیمان.
ترجمهی مجدد گیلگمش.
انتشار گزینهی اشعار (انتشارات مروارید) با انتخاب آیدا.
کتاب کوچه، انتشارات مازیار، (دفتر چهارم الف)
۱۳۷۳:
انتشار منتخبی از ۱۹ شعر شاملو به زبان سوئدی و فارسی با نام عشق عمومی Allom Fattande Karlik در استکهلم سوئد به ترجمهی آذر محلوجیان. Azar Mahloujian ناشرانتشارات آرش.
انتشار منتخبی از ۱۹ شعر شاملو به زبان فرانسه و فارسی با نام سرودهای در عشق و امید Hymnes damour et despoir فرانسه به ترجمهی پرویز خضرایی: Ahmad Shamlou Version Francaise, Parviz Khazrai ناشر .Orphe La Diffrence
سفر به سوئد به دعوت ایرانیان مقیم سوئد برای برگزاری شب شعر.
شب شعر در کنسرتوسه به علت بیماری اجرا نمیشود.
یک ماه بعد شب شعر در یوتهبوری.
دو شب شعر در اوسه جیمنازیومِ استکهلم.
از طرف تلهویزیون استکهلم با او مصاحبه انجام میشود.
بازگشت به ایران
انتشار شعرهای جدیدی از حافظ، مولوی و نیما یوشیج به صورت نوار کاست با صدای شاعر.
۱۳۷۴:
به پایان بردن ترجمهی دنآرام. ۱۷/۷. شروع به بازخوانی و ویراستاری.
کنگرهی بزرگداشت احمد شاملو در دانشگاه تورنتو کانادا، روزهای ۲۱ و ۲۲ اکتبر ۱۹۹۵ به سرپرستی انجمن نویسندهگان ایرانی کانادا.
انتشار منتخبی از ۶ شعر به زبان اسپانیایی با نام (Aurora) بامداد در مادرید، به ترجمهی کلارا خانِس Clara Janes شاعر اسپانیایی.
۱۳۷۵:
عمل جراحی روی عروق گردن انجام میشود (۱۹ فروردین).
انتشار پریا و دخترای ننهدریا با صدای شاعر. به صورت نوار کاست.
عمل جراحی روی عروق پای راست انجاممیشود (اول اسفند).
۱۳۷۶:
عمل جراحی روی عروق پا تکرارمیشود. (اول فروردین)
تکثیر مجدد حافظ، مولوی، و نیمایوشیج به صورت CD با صدای شاعر.
. انتشار مجموعهی اشعار در آستانه
تکثیر مجدد پریا و دخترای ننه دریا به صورت CD با صدای شاعر.
پای راست شاعر را از زانو قطع کردند. ۲۶ اردیبهشت، بیمارستان ایرانمهر.
دفتر هنر، ویژهی احمد شاملو، سال چهارم، شماره ۸، مهرماه. در آمریکا. صاحب امتیاز و سردبیر بیژن اسدی پور، در .USA، NJ
کتاب کوچه، انتشارات مازیار، دفتر پنجم الف. قطع وزیری ۱۶۵۲ صفحه.
دفتر هنر، ویژهی تقی مدرسی و احمد شاملو، سال چهارم، شماره ۹، اسفند . ۱۳۷۶. در آمریکا . صاحب امتیاز و سردبیر بیژن اسدی پور. در USA، NJ
در جدال با خاموشی، منتخب اشعار، اسفندماه. انتشارات سخن.
۱۳۷۷:
ترجمهی جدید گیلگمش را به پایان میبرد.
بُنبستها و ببرهای عاشق، منتخب اشعار. انتشارات یوشیجـ ثالث.
کتاب کوچه، حرف ب، مجلد اول، انتشارات مازیار.
منتخبی از ۲۸ شعر شاملو به سوئدی: Baran Forlag Stockjolm, Dikter om Natten (شعرهای شبانه) Orers: Janne Carlsson & Said Moghadam
.کتاب کوچه (حرف ب) مجلد دوم ، انتشارات مازیار. قطع وزیری
کتاب کوچه (حرف ب) مجلد سوم ، انتشارات مازیار. قطع وزیری .
کتاب کوچه (حرف آ) در یک جلد. انتشارات مازیار.
۱۳۷۸:
۱۳۷۸ کتاب کوچه (حرف آ) در یک مجلد، انتشارات مازیار . قطع وزیری ۱۰۶۰ صفحه.
کتاب کوچه (حرف الف) جلد اول، انتشارات مازیار . قطع وزیری ۹۱۲ صفحه.
کتاب کوچه (حرف الف) جلد دوم، (اول فروردین).انتشارات مازیار . قطع وزیری.
کتاب کوچه (حرف پ) جلد اول، (اول فروردین).انتشارات مازیار . قطع وزیری.
کتاب کوچه (حرف پ) جلد دوم، انتشارات مازیار . قطع وزیری ۱۳۴۲ صفحه.
مجموعهی آثار احمد شاملو دفتر یکم : شعر بخش اول انتشارات زمانه
مجموعهی آثار احمد شاملو دفتر یکم : شعر بخش دوم انتشارات زمانه ( از قطعنامه تا در آستانه )
مدایح بی صله (مجموعهی اشعار) انتشارات زمانه ( چاپ اول در ایران)
منتخبی از ۳۲ شعر شاملو به سوئدی borlom karleken در ۸۵ صفحه Baran Forlag Stockholm 1999 i tolking av: Janne Carlsson & Said Moghadam
منتخبی از ۲۷ شعر شاملو به سوئدی
OM jag vore vatten Azar Mahloujian
دریافت جایزهی Stig Dagerman، آذر محلوجیان جایزه را به نمایندگی دریافت میکند.
۱۳۷۹:
کتاب کوچه (حرف ت) جلد اول، انتشارات مازیار، قطع وزیری، ۵۹۶ صفحه.
حدیث بیقراریی ماهان ( مجموعه شعر) انتشارات مازیار.
پایان ترجمههای سه نمایشنامه از فدریکو گارسیا لورکا.
خانهی برناردا آلبا
عروسیی خون ( با بازبینی مجدد)
یرما.
منتخبی از اشعار Nima Yushij , Sohrab Sepehri , Ahmad Shamlu به زبان اسپانیائی
Tres poetas persas contemporaneo
ناشر Icaria Poesia
Traduccion de Clara Janes , Sahan y Ahmad Taheri
.edicion ,abril 2000
ساعت ۹ غروب روز یکشنبه ۲ مرداد۱۳۷۹ در منزلش در دهکده روحاش پرواز کرد و از شکنجهی تن آزاد شد.
ویژگی سخن:
شاملو امروزه یکی از شاعران نامور و نوپرداز به شمار می رود. او در شعر، دگرگونی پدید آورد و آثاری که از او به چاپ رسید نشان دهنده آن است که تحولی در سبک شعر او به وجود آمده است. او شاعری است که از نظر طرز کار و عقیده با شاعران دیگر تفاوت بسیار دارد و در شعر او قافیه، شکل خاصی به خود می گیرد. او از میان شعرای معاصر ایران بیش از همه به نیما معتقد است. شاملو گذشته از شعر و شاعری از نویسندگان پر قدرت و با احساس است که در نوشتن داستان نیز مهارت دارد و آثاری از نویسندگان خارجی را نیز ترجمه کرده است.
زمینههای فعالیت:
شعر و ترانه
سال ۱۳۲۶ کار شاعری شاملو با انتشار دفتری به نام «آهنگهای فراموش شده» که تنها دفتر شعر او در قالب سنتی و موزون است، آغاز میشود. شاملو در مقدمه همان دفتر مینویسد:
«قطعاتی که در این کتاب جمع شدهاند، نوشتههایی است که در حقیقت میبایستی سوزانده شده باشد. آهنگهاییست که خیلی زود از یاد میرود… این قدمهای اولینِ کودکی است که میخواسته راه بیفتد. ناچار دستش را به دیوار میگیرد، دستش میلرزد. سست و مردد است و ناموزون راه میرود.»
سالها بعد، شاملو با انتشار قطعنامه شعر جدیدی را پایه گذاری میکند. رضا براهنی در اینباره مینویسد:
«در واقع شاملو با قطعنامه شعر جدیدی را پیشنهاد میکند و التزامی بسیار صریح را بر گُرده شعر میگذارد که شاید با ذات شعر به معنای واقعی منافات داشته باشد، ولی ضرورت زمانه، روانشناسی خود شاملو و اعتراض عمیق او به قرارداد از هر نوع، نگارش این شعر را ایجاب میکرد.»
در سال ۱۳۳۶ با انتشار مجموعه اشعار هوای تازه، به عنوان شاعری برجسته تثبیت میشود. این دفتر شامل فرمها و تجربههایی متفاوت در قالب شعر نو است. در همین سال مجموعهای از رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر را منتشر میکند. در سال ۱۳۳۹ مجموعه شعر باغ آینه منتشر میشود. معروفترین ترانههای عامیانه معاصر فارسی همچون پریا و دخترای ننه دریا در این دو مجموعه منتشر شدهاست.
عبدالعلی دستغیب منتقد ادبی که مجموعه نقدی بر آثار شاملو نوشتهاست ، معتقد است که شاملو پس از نیما، بیشترین تأثیر را بر شعر و شاعران معاصر داشتهاست و بر این باور است که در میان شاعران معاصر ایران، عاشقانههای شاملو، زیباترین ترانههای عشق در شعر نوی پارسی است. شاملو مجموعهای از شعرهای سیاسی خود را به نام کاشفان فروتن شوکران – که در آن شعر «مرگ نازلی» در بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی است و مجموعههای پریا، ترانه شرقی (لورکا)، مسافر کوچولو و یل و اژدها را دکلمه کردهاست و به صورت نوار صوتی منتشر شده اند. چندین گفتگو از او به چاپ میرسد تا آن که در سال ۱۳۷۲ با کمی بازتر شدن فضای سیاسی ایران آثار شاملو به صورت محدود مجوز نشر میگیرند.
از آنجا که شاملو تثبیت کنندی شعری نوپا بودهاست، شرح و نقدهای بسیاری درباره شعر او نوشته شدهاست. شمس لنگرودی نویسنده «تاریخ تحیلی شعر نو» درباره شعر شاملو و شاعری او میگوید:
«شاملو متوجه شد که موسیقی کهن کلام میتواند آن روح را در محتوای او بدمد؛ نه موسیقی زبانِ روزمره. در نتیجه شعری سرود که صورت و محتوای هماهنگی داشت و همین امر باعث جذابیت شعر او شد. البته فقط این مساله تاثیرگذار نبودهاست. شاملو از معدود شاعرانی است که برای همه نسلها شعر سرودهاست، یعنی از وقتی کودکی به دنیا میآید میتوان «بارون میآد جرجر» شاملو را برایش زمزمه کرد تا دوره نوجوانی و عاشقانهها، تا جوانی و روحیه انقلابی و تا دوره میانسالی و پیری که «در آستانه» شعری جاودانهاست.»
روزنامه نگاری
احمد شاملو در سال ۱۳۳۹ مدتی سردبیری هفتهنامه فردوسی را به عهده گرفته بود. او مجله را به شکل و اندازهای غیر از معمول مجله فردوسی درمیآورد و سنجاق ناشده و روزنامهوار به دست خواستاران میرساند. او بخشی از صفحات هفتهنامه را به چاپ نوشتههای پژوهشگران فرهنگ مردم، تحت عنوان «کتاب کوچه» اختصاص داده بود. در سال۱۳۴۰ با همکاری دکتر محسن هشترودی، ۲۵ شماره از هفتهنامه کتاب هفته را منتشر میکند. هفتهنامه کتاب هفته و خوشه از تأثیرگذارترین هفتهنامههای ادبی دههٔ ۴۰ بودند. در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامه خوشه را به عهده میگیرد. همکاری او با نشریه خوشه تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک تعطیل میشود، ادامه دارد. شاملو نام کاریکلماتور را در همین دوران است که برای نامیدن نوشتههای طنزآمیز پرویز شاپور میسازد که رفتهرفته رواج پیدا میکند و جا میافتد. [۲۸] در سال ۱۳۵۸ هفتهنامهٔ کتاب جمعه با سردبیری احمد شاملو و مدیریت عسکری پاشایی منتشر میشود. انتشار این هفتهنامه پس از ۳۶ شماره توقیف میشود.
ترجمه
شاملو در زمینه ترجمه نیز فعالیتهای زیادی دارد. با اینکه بحث ترجمههای شاملو، همانند برخی دیدگاههایش، منتقدانی نیز داشته و بحث انگیز بودهاست، با اینحال برخی از این ترجمهها، در شمار آثاری شناختهشده قرار دارند. یکی از این کارها، «ترانه شرقی و اشعار دیگر»، سرودههای فدریکو گارسیا لورکا با اجرا و صدای خودش بود که با استقبال فراوانی روبرو شد. از ۱۳۶۲ با تغییر فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو نیز متوقف میشود. در حالی که کار و فعالیت شاملو متوقف نمیشود. نوار کاست سیاه همچون اعماق آفریقای خودم (ترجمهٔ شعرهای لنگستون هیوز) و سکوت سرشار از ناگفتههاست (ترجمهٔ شعرهای مارگوت بیکل)، کاری مشترک با محمد زرینبال با موسیقی بابک بیات منتشر میشود. از دیگر کارهای او در این زمینه میتوان به ترجمه «درها و دیوار بزرگ چین» و شازده کوچولو اشاره کرد.
فرهنگ نویسی
«کتاب کوچه» عنوان فرهنگنامهای است که به کوشش احمد شاملو و همسرش، آیدا سرکیسیان، در چندین مجلد به عنوان دائرهالمعارف فرهنگ عامیانهٔ مردم ایران تدوین شده و بعد از درگذشت شاملو، سرپرستی این مجموعه بر عهدهٔ همسرش، آیدا بودهاست.
این دانشنامه، دائرهالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران در چندین جلد، شامل اصطلاحات، تعبیرات و ضربالمثلهای فارسی است. نخستین جلد این فرهنگ در سال ۱۳۵۶ از سوی انتشارات مازیار منتشر شد و پس از انتشار شش جلد آن تا سال ۱۳۶۲، انتشاراین فرهنگ به دلیل مشکلات ممیزی تا سال ۱۳۷۲ در ایران متوقف ماند و تنها یک جلد از قصههای کتاب کوچه در سوئد منتشر شد اسدالله امرایی در اینباره میگوید:
«کتاب کوچه یکی از بزرگترین دانشنامههای فولکلور مردم ایران است. شاملو البته این کار عظیم را یک تنه انجام میداد.»
این فرهنگنامه، اگر آنگونه که مؤلف در جلد اول بیان داشته انتشار یابد، جامعترین دائرهالمعارف فرهنگ و زبان عامیه ایران است که تاکنون (۱۳۹۱) یازده جلد آن، تا پایان حرف «ج»، منتشر شدهاست. از جمله ویژگیهای کتاب کوچه، استفاده از شماره ردیف برای هر مدخل است که ارجاعات نیز بر اساس این شمارهها صورت میگیرد..
فعالیتهای سینمایی
در سال ۱۳۳۸ شاملو به اقدام جدیدی یعنی تهیه قصه خروس زری پیرهن پری (با نقاشی فرشید مثقالی برای کودکان دست میزند. در همین سال به تهیه فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسول نیز میپردازد. این آغاز فعالیت سینمایی بحثانگیز احمد شاملو است. او بخصوص در نوشتن فیلمنامه و دیالوگنویسی فعال است. در سالهای پس از آن و بهویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری معروف، منتقدان مختلف حضور سینمایی او را کمرنگ دانستهاند. خود او میگفت: «شما را به خدا اسمشان را فیلم نگذارید.» و بعضی شعر معروف او «دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است» را به این تعبیر میدانند که فعالیتهای سینمایی او صرفاً برای امرار معاش بودهاست.شاملو در این باره میگوید: «کارنامه سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!»
از میان فیلمنامههای شاملو میتوان به «بن بست» (۱۳۴۳، میرصمدزاده) محصول استودیو پانوراما و «فرار از حقیقت» (۱۳۴۵، ملک مطیعی) محصول مهتاب فیلم اشاره کرد.
در سالهای سینمای بعد از انقلاب هم شاملو فیلمنامهای با نام «میراث شوم» نوشت و در اختیار مسعود کیمیایی جهت ساخت قرار داد. داستان «میراث» در آذربایجان میگذرد و به نهضت آزادیطلبانه آذربایجان و برخوردهایش با حکومت وقت میپردازد. این فیلمنامه هرگز امکان ساخت را پیدا نکرد. کیمیایی دلیل فیلم نشدن آن در هنگام زندگی شاملو را مجوز ندادن وزارت ارشاد به این سناریو اعلام کرد.
دیگر فعالیتها
در سال ۱۳۳۹ با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تاسیس میکند و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار میشود. در سال ۱۳۴۷ «شب شعر خوشه» را با همکاری دکتر عسگری و با حضور ۱۱۰ شاعر معاصر، نمایشگاه نقاشی منصوره حسینی، نمایشگاه کاریکاتور اردشیر محصص و تئاتر در در انتظار گودو را با هنرمندی داوود رشیدی، پرویز صیاد و پرویز کاردان برگزار میکند.
شاملو که به بریتانیا رفته بود، سه هفته پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ ایران و سقوط حکومت پهلوی، در ۱۱ اسفند به ایران باز میگردد. او پس از بازگشت، به عنوان عضو هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب میشود و مقالهها و مصاحبههای متعددی پیرامون تحلیل و آسیبشناسی انقلاب و مسایل روز سیاسی و اجتماعی از او در مجلات و روزنامهها به چاپ میرسد.
رویدادهای مهم در زندگی شعری:
آشنایی با نیما یوشیج:
در سال ۱۳۲۵، شاملو که هنوز به عنوان شاعری نوپرداز شناخته نمیشد با نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی آشنا میگردد. او تصویر نیمایوشیج، نقاشی رسام ارژنگی و شعر ناقوس، سروده نیما را در روزنامه «پولاد» میبیند و اندکی پس از آن، رابطه ای ادبی میان آن دو شکل میگیرد. شاملو میگوید:
«نشانی اش را پیدا کردم رفتم درِ خانه اش را زدم. دیدم مردی با همان قیافه که رسام ارژنگی کشیده بود آمد دمِ در. به او گفتم استاد، اسم من فلان است، شما را دوست دارم و آمده ام به شاگردیتان. فهمید کلک نمیزنم. در من صمیمیتی یافته بود که آن را کاملاً درک میکرد. دیگر غالباً من مزاحم این مرد بودم و بدون اینکه فکر کنم دارم وقتش را تلف میکنم، تقریباً هر روز پیش نیما بودم.»
این آشنایی که باعث به وجود آمدن رابطه ای عاطفی و خانوادگی میان آنها گشته بود، تا سالها ادامه پیدا مییابد. در ۱۴ خرداد ۱۳۳۰، نیما یوشیج با نوشتن یادداشتی برای شاملو و هدیه جلدی از کتاب «افسانه» از او قدردانی میکند:
«عزیز من، این چند کلمه را برای این مینویسم که این یک جلد افسانه از من، در پیش شما یادگاری باشد. شما واردترین کس به کار من و روحیه من هستید و با جرأتی که التهاب و قدرتِ رؤیت لازم دارد، واردید…»
در این سالها، او به گفته خود، تحت تأثیر نیما و نوآوریهای او در شعر بودهاست و در کتابهایی که به چاپ رسانید، شعرهای بسیاری در قالب نیمایی میسراید. او به قصد معرفی شعر نیما، دست به انتشار مجلات کوچک مقطعی (چون سخن نو، هنر نو (ساعت ۴ بعد از ظهر)، روزنه، راد، آهنگ صبح و… زد؛ اما پس از آشنایی شاملو با فریدون رهنما و انتشار دفتر شعر «قطعنامه»، مسیر شاعری او به گونه ای دیگر رقم میخورد
آشنایی با فریدون رهنما:
آشنایی با فریدون رهنما که از اروپا برگشته بود و با شعر روز جهان آشنا بود، تاثیر زیادی بر شاملو میگذارد. او در سال ۱۳۳۰، دفتری با نام «قطعنامه» که فریدون رهنما نیز پیشگفتاری نقادانه بر آن نوشته بود را چاپ و منتشر میکند. انتشار این مجموعه که دربرگیرنده سرودههای بی وزن الف. بامداد بود و با معیارهای شعر نیمایی ناسازگار مینمود، باعث تیره شدن روابط نیمای زودرنج و شاملو میگردد.رهنما در آن پیشگفتار در توصیف شعر شاملو مینویسد:
«ریتم اشعار صبح (شاملو) را با ریتم اشعار اسپانیولی و اشعار آمریکای لاتینی بعد از لورکا میشود مقایسه کرد. دنیای پر از اشکال و تصاویر نابرابر نیما یوشیج که نتیجه خشکی (در بهترین آثارش) به دهانمان میبرد، با احساسات از بند رسته صبح (شاملو) به راه افتادهاند و ما را به نقاط عمیقِ درد پاشیده شده هدایت میکنند…»
شاملو درباره این مقدمه مینویسد:
«رهنما با خواهش من هم زیر بار حذف آن جمله نرفت. گفت نیما منطقی تر از آن است که از قضاوت کسی برنجد، وانگهی این سلیقه شخص من است و قرار نیست قوانین اخلاقی حاکم بر روابط تو و نیما در آن دخالت داده شود.»
او درباره کنار گذاشتن وزن عروضی، چه به شکل قدیمی و چه نیمایی آن معتقد است:
«ﺧﻂ کﺸﯿﺪن ﺑﺮ ﻋﺮوض ﻗﺪﯾﻢ و ﺟﺪﯾﺪ، ﻋﻤﻼ ﺣﺎﺻﻞ درس ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻣﻦ از ﻛﺎرھﺎی ﺧﻮد ﻧﯿﻤﺎ ﮔﺮﻓﺘﻢ، وﻟﯽ او ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﻧﺒﻮد ﻛﻪ ھﯿﭻ، آن را مستقیماً دھﻦﻛﺠﯽ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺗﻠﻘﯽ ﻛﺮد و ﺑﺎ اﻧﺘﺸﺎر «ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ» ھﻢ ﺑﻪ ﻛﻠﯽ از ﻣﻦ ﻛﻨﺎر ﻛﺸﯿﺪ و ھﺮ ﺑﺎر ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﺶ رﻓﺘﻢ ﺑﺎ ﺳﺮدی ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻣﺮا ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ و ھﺮﮔﺰ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﺪ ﺗﻮﺿﯿﺤﺎت ﻣﺮا ﺑﺸﻨﻮد. ﺷﺎﯾﺪ ھﻢ ﺣﻖ داﺷﺖ. ﻓﺮﯾﺪون رھﻨﻤﺎ ﻧﻤﯽﺑﺎﯾﺴﺖ در ﻣﻘﺪمه آن دﻓﺘﺮ دل او را ﺑﺎ آن ﻗﻀﺎوت ﺑﻪ درد ﻣﯽآورد.»
اگرچه شاملو خود بر این باور بود که فریدون رهنما جهان دیگری را به او معرفی کرد که در سایه آن به بینش شعری خود رسید، اما او به هیچ وجه از نیما دست نکشید، به طوری که در شعرهای نیمایی اش در شمار شاعران موفق دوران معاصر قرار میگیرد. ضیاء موحد معتقد است امروزه تاثیر شعر شاملو بر شعر معاصر ایران از تاثیر شعر نیما بیشتر مشهود است.
در اشعار شاملو خصوصیات زیر دیده می شود:
۱- ایجاز: به نظر می آید که در ایجاز از سعدی تاثیر گرفته است.
۲- نثر توراتی: برخورد شاملو با اثری از دی اچ لارنس که به شیوه ی تورات نوشته است، او را به خواندن تورات علاقمند کرد، سپس به مطالعه ی نثر بیهقی پرداخت و آن گاه به خواندن تفاسیرقرآن رغبت یافت، لذا پوسته ی خارجی شعرش ترکیبی ازاین عناصر است که در قطعات میلاد و انگیزه های خاموش مشاهده می شود براهنی در این باره سخن زیر را عنوان می نماید:
«آهنگ های محکم، قسمت هایی ازترجمه ی فارسی تورات و انجیل که تر جمه ی بسیار پاک وشسته رفته و پر آهنگ و با اسلوبی است و کیفیت پیغمبرانه ی سخن گفتن شاملو از همین کتاب های مقدس سرچشمه می گیرد.»
۳- حماسه: جواد مجابی حماسه را یکی از مشخصه های شعر شاملو می خواند و در این زمینه دو عقیده ی متفاوت را می خوانیم؛ پورنامداریان اشاره می کند که شاملو تنها در«لحن» حماسی است و مضامینی که به کار برده است، به هیچ عنموان حماسی نمی باشد،امّا جنتی اشاره می کند که از نظر بیان و مضمون هر دو حماسه را می بینیم. او حماسه پرداز پویا و مقاوم و مهربان این سرزمین است در نهایت به نظر من نظر پورنامداریان صحیح تر است.
۴- اسطوره: به نظر می آید، شاملو به اساطیر علاقه داشته است. در اشعارش به کلمات هرکول، بودا، اسکندر، اسرافیل، ابوالبشر، خضر، ایوب و… بر می خوریم، امّامهمترین کاررا شاملوبا اسطوره ی مسیح انجام داده است که آن را در شعر مرگ ناصری می بینیم. در این راستا از کلماتی مثل مریم، یهودا، تاج خار و … بهره می برد.
۵- اصطلاحات موسیقی: از آن جایی که شاملو به موسیقی کلاسیک علاقه ی بسیاری داشته است، در اشعارش از واژه های این هنر استفاده کرده است، مثل سمفونی و غیره.
۶- قصه های محلی: یکی از بارزترین خصوصیات شعرشاملو، پرداختن به قصه های مربوط به فرهنگ مردم یا فولکلور است که این عامل نهایت لطف و زیبایی و صمیمیت را به آثارش می بخشد، او فرهنگ مردم را به زبان خودشان، تقدیم ایشان کرده است که نمونه ی معروف آن شعر پریا است.
شعر شاملو شعری است استوار و محکم، او از بافت واژگان کهن استفاده کرده و از واژگان معاصر در شعرش بهره برده است. این عامل باعث شده است که وی پیوندی میان شعر کهن و نو ایجاد کرده باشد.
آیا شاملو شاعری سیاسی است؟
آن چه که در کتب مختلف می خوانیم و از نظرات صاحب نظران درک می کنیم، این است که شاملو شاعری است سیاسی، امّا تا از سیاست چه تعریفی داشته باشیم و از شاعر سیاسی چه تعبیری. گویند شعر سیاسی شعر اشارات پنهان به نیت بر انگیختن مردم است. این که به چند شعر یک شاعر استناد کنیم و به افکار و عقاید دوره ای از زندگیش توجه نماییم و سپس او را در جرگه ی شاعران سیاسی داخل کنیم، کاری منصفانه نیست.
شاعران که همواره از روحیه ای لطیف تر نسبت به سایرین برخوردارند، زودتر از بقیه ی افراد یک جامعه تحت تاثیر مسائل و مشکلات قرار می گیرند، مشکلاتی که در جامعه ایجاد می شوند و طبیعتاً تحت تاثیر اشتباهات یک حکومت حاصل شده اند. شاعر در ابتدا اجتماع پیرامون خود را می بیند، با مردم همدردی می کند و برای آنان می سراید، زیرا هنرمند متعلق به مردم است.
با این که در برخی از اشعارشاملو انتقادهای سیاسی را می بینیم، امّا این دلیلی بر سیاسی نامیدن او نمی باشد. او که تنها دو ماه و فقط دو ماه در حزب توده حضور داشته است و سپس راه اصلی خود را باز می یابد، دیگر تا آخر عمر سخنی از اوضاع مملکت بر زبان نمی راند. شاعر سیاسی شاعری است که می ایستد، مبارزه می کند و تا آخر عمر، سیاسی باقی می ماند، تا پای جان، تاخود مرگ.
شاملو شاعری است اجتماعی، دلسوز مردم و هوادار ملّت؛ امّا با این همه طوری شعر نمی سراید که همان «همه» شعرهایش را درک کنند و با آن ارتباط برقرار نمایند. اوشاعری است که برای دل خود می سراید، گاه به سوژه های ملّی پناه می برد، زمانی به اعتراض های حکومتی، مدتی به حربه های دولتی و روزگاری به نواهای عشقی. او بیشتر متاثر از اوضاع است تا موثر. جایی اشاره نشده است که فردی بر اثر خواندن شعر او بر ضد شرایط سیاسی قیام کرده یا حرکتی در راستای مقاومت از خود سر زده باشد. شاملو پس از اتفاق افتادن وقایع، آن ها را به تصویر می کشد.
در مجموع اگر کلّ اشعار او را در نظر بگیریم، نسبت شعرهای سیاسیش – که باز هم در این نکته نیز شک هست- به کلّ شعرهایش اندک است. در ذیل نام برخی از اشعارش که منتقدین معتقدند سیاسی هستند و به آزادی خواهان و مبارزان تقدیم شده است، آورده می شود:
مرثیه، قصیده برای انسان ماه بهمن، از زخم قلب آبایی، مرگ نازلی، ساعت اعدام.
با این که بسیاری از مضامین شعر شاملو در نقد اوضاع بد جامعه ی خویش است، امّا به تعبیر نگارنده او لزوماً شاعری سیاسی نیست.
ابتکار، محتوا، اثر پذیری و اثر گذاری شعر شاملو
شاملو می گوید:
«شعر یک حادثه است، حادثه ای که زمان و مکان سبب سازش هست، امّا شکل بندیش در زبان صورت می گیرد.»
شاید همین عقیده ی او موجب شد تا وی از نظر زبان و قدرت تصویر یکی از نیرومندترین گویندگان عصر حاضر به شمار آید. تصاویری که او می آفریند، تک و خاص است و به ندرت در اشعار سایرین دیده می شود.
فردی که شاملو را شاعر کرد و او را در این مسیر قرار داد «نیما» است. شاملو می گوید:
«شعر ناقوس نیما را برای اولین بار در صفحات داخلی آن(روزنامه ی پولاد) خواندم و دیدم که شعر او غیر از شعر شاعران مجلات آن دوران است. … طرفگی و تازگی کار او چنان بر من اثر گذاشت، که شروع کردم به شعر گفتن و شاعر شدم.
در جایی دیگر می گوید:
«یک وقتی است که خودم شعر را می فهمم، حقیقت قضیه همین است و یک وقتی نه. بسیاری از شعرهایم هست، مثل لوح گور که برای خودم هم تاریک است. …. آن لحظه می دانم، ولی بعد آن قدر از فضا می آیم بیرون که برای خودم همه چیز عجیب و غریب می شود.»
پس خیلی هم دور از حقیقت نیست، اگر بگوییم که بسیاری از خوانندگان شعر شاملو نمی توانند با اشعارش ارتباط برقرار کنند یا عده ی کمی هستند که تمایل دارند، اشعار او را بخوانند!
به شاملو لقب شاعر معصومیت و اقتدار داده اند که در هر قطعه از شعرش آهنگ زمانه شنیده می شود. اشعارش خردمندانه و پهلوانانه و مملو از رنج بشری با محور مبارزه و آزادی است و بدون شک اوضاع اجتماعی آن دوران، منجر به این جریان شد. در این خصوص می گوید:
«دغدغه ی مدام و بی امان شب و روز من مساله ی آزادی است.»
او فردی است که به زبان فرانسه بسیار مسلط است، زیرا که فریدون رهنما با معرفی شعر تازه تر فرانسه به شاملو همواره در کنارش بود.
شعر سپید تقلیدی است از نثر مصنوع و مسجع و عارفانه ی پارسی که وزن عروضی ندارد و در حقیقت موسیقی کلمات جبران نبود وزن را می نماید.
شاملو می گوید:
«من مطلقاً وزن را به مثابه چیزی لازم و ذاتی یا وجه امتیازی برای شعر نگاه نمی کنم. معتقدم التزام وزن، ذهن شاعر را منحرف می کند، چرا که وزن به ناچار فقط معدودی از کلمات را به خود راه می دهد و بسیاری کلمات دیگر را پشت در جا می گذارد.»
براهنی در این باره می گوید:
«شاملو فکر آزاد کردن یک سره ی شعر از قید و بند وزن را از غرب گرفته است.»
به هر حال او این شعر را به نام خودش رقم زده است و علت قرار دادن نام سپید را بر روی آن، عاری بودن شعر از هرگونه تعلق می نامد و شعر سپید را مجرد و مطلق می داند. او بر عکس شاعران پیشین که مصراع را واحد شعر می دانستند، کلمه را واحد اصلی شعر قرار می دهد.
برخی(مثل پور نامداریان) معتقداند که چون شاملو بر روی وزن ها ی عروضی شعر فارسی تسلط نداشته، راهی جز بیان منثور کلامش نیافته است، امّا او قصیده ای در مجموعه ی شکفتن در مه خطاب به پدرش دارد که نشان می دهد سبک خراسانی را تجربه کرده است و مثنوی هایی هم دارد که موزون است.این ابتکار شاملو که نوعی شجاعت هم به حساب می آید، مشکلات فراوانی را برایش به وجود آورد، به گونه ای که خودش می گوید:
« … به هر حال من در سال ۱۳۲۹ با آن که چاپ هر قطعه شعر آزاد جز با جنجال و بگو مگو ممکن نمی شد، من نخستین بار در حیات کوتاه شاعری خویش به سرودن شعر سپید دست نهادم.»
حملات اهالی مطبوعات و شاعران سبک کلاسیک باعث شد تا در مصاحبه ای برای توجیه مخالفان بگوید:
«اما شعر سپید به گمان من، شعر سپید، خیلی به زحمت می تواند نوعی شعر شمرده شود.»
و در نهایت کار انتقاد از شاملو به جایی می رسد که در سخنرانی خود می گوید:
«اگر دعوای مدعیان بر سر آن است که شعر سپید نمی تواند نوعی شعر شمرده شود، حق با ایشان است.»
شاملو معتقد است که حذف وزن نه تنها خللی در آفرینش شعر ایجاد نمی کند، بلکه باعث کشف ظرافت ها و ایجاد فضای عاطفی می شود، زیرا تا زمانی که شاعر در قید و بند وزن عروضی باشد، از بیان بسیاری مفاهیم ذهنی خویش باز می ماند و در نتیجه از ابتکار عملش کاسته می شود. همچنین اظهارمی کند که هر شعری را باید با معیار زمان خودش سنجید، چون مادر زمان حال زندگی می کنیم و فضای این روزگاران را با گذشته نمی توان مقایسه نمود، پس شعر امروز را هم با معیارهای بررسی شعر کلاسیک نمی توان سنجید.
نظرات شاملو درباره حافظ:
شاملو در سی سال آخر زندگی خود، به بازبینی دیوان حافظ میپرداخت و کتاب خود را که با عنوان حافظ شیراز منتشر کرده بود، اصلاح کرد. در مقدمۀ این کتاب، شاملو روش تصحیح و اصول کار خود را بیان میکند. او به مشکلات و تحریفهای موجود در دیوان حافظ اشاره میکند و در اینکه حافظ یک عارف مسلک بوده دقیق میشود. او حافظ را مبارز و مصلحی اجتماعی میداند که فرهنگ ریا و زهد را نقد میکند.
قابل ذکر است که این دیدگاه هم با دیدگاه مذهبی، و هم کسانی که از زاویهٔ غیر دینی به غزلیات حافظ نگریستهاند، به تناقض میرسد. به عنوان نمونه، حتی داریوش آشوری نیز در کتاب عرفان و رندی در شعر حافظ، حافظ را یک عارف میداند.
تصحیح شاملو از دیوان حافظ مورد نقد بسیاری از حافظ پژوهان، از جمله بهاءالدین خرمشاهی قرار گرفتهاست.
مرتضی مطهری در کتابی با عنوان تماشاگه راز ادعای شاملو بر تحریف دیوان حافظ و دست بردن در ترتیب ابیات را، بدون اینکه نامی از شاملو ببرد، مردود دانستهاست. مقدمهٔ حافظ شیراز پس از انقلاب در ایران اجازه نشر نیافت و از آن پس حافظ شیراز بدون مقدمه منتشر شد و مجموعهای با عنوان حواشی و یادداشتهای حافظ شیراز که به بررسی وضع اجتماعی، سیاسی و اقتصادیدوران حافظ و شرح و تفسیر چند غزل اوست تاکنون به انتشار نرسیده است.
او در سال ۱۳۵۰، پس از کنگرهٔ جهانی حافظ و سعدی در شیراز، گفت و گویی بحث برانگیز با روزنامه کیهان داشت.
نظرات شاملو درباره فردوسی و تاریخ ایران:
در سال ۱۳۶۹ به دعوت مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران سیرا (CIRA) جلساتی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برگزار شد که هدف آن، بررسی هنر و ادبیات و شعر معاصر فارسی بود. سخنران یکی از این جلسات احمد شاملو بود. او در این جلسات با ایراد سخنانی پیرامون شاهنامه به مباحث زیادی دامن زد. شاملو این سخنرانی را در توجه دادن به حساسیت و نقد برای رسیدن به حقیقت و نقد روش روشنفکری ایرانی و مسئولیتهای آن ایراد کرد و با طرح سؤالی فرهیختگان ایرانی خارج از کشور را به بازبینی و نقد اندیشه و یافتن پاسخ برای اصلاح فرهنگ و باورها فراخواند.
اظهار نظر شاملو درباره تاریخ ایران پیشاپیش در کتاب جمعه، در پانویس نوشتاری که قدسی قاضینور درخصوص حذف مطالبی از کتابهای درسی پس از انقلاب به رشتۀ تحریر درآورده بود، به چاپ رسیده بود ولی واکنش نسبت به آنها پس از سخنرانی در دانشگاه برکلی نمایان شد.
برخی از معاصران در دوران حیات شاملو او را علناً و مستقیماً دربارهٔ نظراتی که در دانشگاه برکلی در مورد فردوسی و تاریخ ایران بیان کرده بود، مورد انتقاد قرار دادند. فریدون مشیری و مهدی اخوان ثالث از این دست بودند.
نهایت:
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او تحمیل شده بود. از سویی تمایل به خروج از کشور نداشت و خود در این باره میگویید: «راستش بار غربت سنگینتر از توان و تحمل من است… چراغم در این خانه میسوزد، آبم در این کوزه ایاز میخورد و نانم در این سفرهاست.» از سوی دیگر اجازه هیچگونه فعالیت ادبی و هنری به شاملو داده نمیشد و اکثر آثار او از جمله کتاب کوچه سالها در توقیف مانده بودند. بیماری او نیز به شدت آزارش میداد و با شدت گرفتن بیماری مرض قندش، و پس از آن که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۶، در بیمارستان ایرانمهر پای راست او را از زانو قطع کردند روزها و شبهای دردناکی را پشت سر گذاشت. البته در تمام این سالها کار ترجمه و بهخصوص تدوین کتاب کوچه را ادامه داد و گهگاه از او شعر یا مقالهای در یکی از مجلات ادبی منتشر میشد. او در دهه هفتاد با شرکت در شورای بازنگری در شیوهٔ نگارش و خط فارسی در جهت اصلاح شیوهٔ نگارش خط فارسی فعالیت کرد و تمام آثار جدید یا تجدید چاپ شدهاش را با این شیوه منتشر کرد.
سالهای پایانی عمر شاملو حکایت غریبی برای ما نیست. حکایت انزوای شاعر در وطن است. او تمایلی به خارج شدن از ایران نداشت و در این زمینه می گفت:
راستش بار غربت سنگینتر از توان و تحمل من است… چراغم در این خانه میسوزد، آبم در این کوزه ایاز میخورد و نانم در این سفرهاست.
سرانجام در ساعت ۹ شب دوم مرداد ۱۳۷۹ ،چند ساعت بعد از آن که دکتر معالجش او و آیدا را در خانهٔشان در شهرک دهکدهٔ فردیس کرج تنها گذاشت، درگذشت.
او مجال فعالیت در خانه نداشت، تاب دوری از وطن هم نداشت و در سالها میانی دهه هفتاد بیماری به شدت آزارش میداد تا آنکه در سال ۷۶ در بیمارستان ایرانمهر، پای راست او را از زانو قطع کردند.
روز ششم مرداد ماه سال ۷۹ انجمن قلم آلمان، سوئد و چندین انجمن داخلی و خارجی به مناسبت درگذشت یکی از نو پرداز ترین شاعران ایرانی که ۴ روز قبل از آن در گذشته بود پیامهای تسلیتی ارسال کردند.
یکی از مهمترین آثار احمد شاملو که تا سالهای پایانی عمرش به تکمیل کردن آن همت گمارد “کتاب کوچه” است. این دایره المعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران را آیدا شاملو پس از مرگ شاعر ادامه داد و به سر انجام رساند.
شاملو تا پایان عمر در شعرش علیه ابتذال، علیه سلطه و اقتدار بومی جهانی، علیه بی عدالتی و ستم، علیه سفاهت و نابکاری جنگید و عمری دراز در آثارش تلاش کرد تا از زوال سلیقه عمومی جلوگیری کند. به راستی شاملو تناقض شگفتانگیزی است. هم در زندگی و هم در آثارش. شعر را از شاعران غرب میآموزد اما نگاهش به خود و پیرامونش متاثر از شاعران نامی ایران است. شاملو چکیده تفکر و اندیشههای گوناگون در تاریخ ادبیات ایران است. او حماسه را از فردوسی، صلابت و شهامت و شجاعت را از ناصر خسرو، عشق و انسان دوستی و رندی را از سعدی و حافظ، شک و خرد و عصیان را از خیام و سرخوشی و شوریدگی را زمانی که جانش از امید سرشار است از مولوی به ارث برده است.
شاملو سخنگوی دردهای جامعه و فراتر از مسلک و ایدئولوژی است و به دغدغههای پایدار بشری که فارغ از زمان و مکانند میپردازد.
«مسلکها به جز بهانه دعوایی نیست/ بر سر کرسی اقتداری،/ و انسان/ دریغا که به درد قرونش/ خو کرده است…»
در کنار شعر که هنر اصلی او بود، تقریبا در تمام حوزههای فرهنگ و ادبیات فعال بود: نوشتن داستان کوتاه و نمایشنامه، ترجمه رمان، نمایشنامه و قصههای کوتاه، ترجمه شعر جهان، شعر و قصه برای کودکان، صدها مقاله، یادداشت و سخنرانی، روزنامه نگاری، تحقیق و تصحیح متون، و از همه اینها مهم تر دایره المعارف بزرگ فرهنگ عامه به نام »کتاب کوچه« در کارنامه عمر پرثمر او چشم را خیره میکند. شاملو حتی در سالهای پایانی زندگی اش در حالی که یک پایش را از دست داده بود و بیماری، جسم و روحش را میفشرد، هرگز از کار دست نکشید و بی رحمانه خودش را مصرف میکرد. کسی که در چنین شرایط دشواری، هفت سال آخر عمرش را به ترجمه دو هزار صفحه «دن آرام» اختصاص میدهد و جانش را به تمام پشتوانه آن میکند، بی شک رسالتی بزرگ را پیش روی داشته است.
دسته بندی آثار:
دفترهای شعر
برای نوشتن این بخش علاوه بر منابع یاد شده در بخش کتابشناسی، از احمد شاملو مجموعهٔ آثار دفترِ یکم:شعرها نیز استفاده شدهاست. تاریخها بهجز مورد اول مربوط به زمان سرودن شعرهای موجود در دفتر شعر مربوطهاست. مورد اول سال انتشار است.
۱۳۲۹-۱۳۲۳ آهنها و احساس، در چاپخانهٔ یمنی تهران توسط فرمانداری نظامی ضبط و سوزانده شد.
۱۳۳۰-۱۳۲۹ قطعنامه، چاپ اول با مقدمه فریدون رهنما و به هزینهٔ او:۱۳۳۰.
۱۳۳۰ آهنگهای فراموششده، توسط ابراهیم دیلمقانیان منتشر شد.
۱۳۳۰ بیست و سه (۲۳)، چاپ مستقل ۱۳۳۰، چاپهای سانسور شدهٔ دیگر ضمیمهٔ مرثیههای خاک.
۱۳۳۵-۱۳۲۶ هوای تازه
۱۳۳۸-۱۳۳۶ باغ آینه
۱۳۴۱-۱۳۳۹ لحظهها و همیشه
۱۳۴۳-۱۳۴۱ آیدا در آینه
۱۳۴۴ـ۱۳۴۳ آیدا، درخت و خنجر و خاطره
۱۳۴۵ـ۱۳۴۴ ققنوس در باران
۱۳۴۸ـ۱۳۴۵ مرثیههای خاک
۱۳۴۸-۱۳۴۹ شکفتن در مه
۱۳۴۸-۱۳۵۲ ابراهیم در آتش
۱۳۵۶ـ۱۳۵۵ دشنه در دیس
۱۳۵۶-۱۳۵۹ ترانههای کوچک غربت
۱۳۶۹ مدایح بیصله
۱۳۶۴-۱۳۷۶ در آستانه
۱۳۵۱-۱۳۷۸ حدیث بیقراری ماهان
شعر (ترجمه)
غزل غزلهای سلیمان ۱۳۴۷
همچون کوچهیی بیانتها ۱۳۵۲
هایکو، شعر ژاپنی با ع. پاشایی، ۱۳۶۱
سیاه همچون اعماقِ آفریقای خودم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمه و اجرای اشعاری از لنگستون هیوز، نشر ابتکار ۱۳۶۲، ترجمه چند شعر دیگر از هیوز در ۱۳۷۰ با حسن قباد
ترانههای میهن تلخ، اشعار یانیس ریتسوس، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی میکیس تئودوراکیس، نشر ابتکار ۱۳۶۰
ترانهٔ شرقی و اشعار دیگر، اشعار فدریکو گارسیا لورکا، (کتاب و نوار صوتی)، موسیقی گیتار آتا هوآلپا یوپانکویی. نشر ابتکار ۱۳۵۹
سکوت سرشار از ناگفتههاست، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵
چیدن سپیده دم، (کتاب و نوار صوتی) ترجمهٔ آزاد و اجرای اشعاری از مارگوت بیکل، با محمد زرینبال موسیقی بابک بیات، نشر ابتکار ۱۳۶۵
داستان و رمان و فیلمنامه
داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی ۱۳۲۹
زیر خیمهٔ گر گرفته شب ۱۳۳۴
درها و دیوار بزرگ چین ۱۳۵۲
میراث ۱۳۶۵
روزنامهٔ سفر میمنت اثر ایالات متفرقهٔ امریق (اوکلند کالیفرنیا)، منتشر نشدهاست
رمان و داستان(ترجمه)
نایب اول اثر رنه بارژاول، ۱۳۳۰
پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی ۱۳۳۰
لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بک، ۱۳۳۴
برزخ اثر ژان روورزی ۱۳۳۴
زنگار(خزه) اثر هربرت لوپوریه ۱۳۳۴
افسانههای هفتاد و دو ملت در دو جلد، ۱۳۳۷
پابرهنهها اثر زاهاریا استانکو ترجمه ناقصی با عطا بقایی ۱۳۳۷، ترجمه کامل ۱۳۵۰
۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبون ۱۳۴۴
قصههای بابام اثر ارسکین کالدول. ۱۳۴۶
دماغ، سه قصه و یک نمایشنامه اثر ریونوسوکه آکوتاگوا، ۱۳۵۱
افسانههای کوچک چینی ۱۳۵۱
دست به دست نوشتهٔ ویکتور آلبا، ۱۳۵۱
زهرخند، ۱۳۵۱
لبخند تلخ، ۱۳۵۱
مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل ۱۳۵۲
سربازی از دوران سپری شده ۱۳۵۲
شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دو سنتاگزوپری. نخست در ۱۳۵۸ با نام مسافر کوچولو در کتاب جمعه منتشر شد و بار دیگر در ۱۳۶۳ به ضمیمهٔ نوار صوتی با موسیقی گوستاو مالر توسط نشر ابتکار انتشار یافت.
بگذار سخن بگویم اثر مشترک دومیتیلا چونگارا و موئما ویئزر، با ع. پاشایی، ۱۳۵۹
دن آرام اثر میخائیل شولوخف، ۱۳۸۲
عیسایی دیگر، یهودایی دیگر، بازنویسی رمان قدرت و افتخار اثر گراهام گرین، در ۱۳۵۶ ترجمه شد اما تاکنون (۱۳۸۵) چاپ نشدهاست.
نمایشنامه (ترجمه)
درخت سیزدهم اثر آندره ژید ۱۳۴۱
سیزیف و مرگ اثر روبر مرل با فریدون ایلبیگی ۱۳۴۲
مفتخورها اثر گرگهٔ چیکی. با انگلا بارانی، ۱۳۵۲
نصف شب است دیگر دکتر شوایتزر، اثر ژیلبر سسبرون. ۱۳۶۱
خانهٔ برناردا آلبا، عروسی خون (با بازبینی مجدد) بار اول در ۱۳۴۷، یرما سه نمایشنامه از فدریکو گارسیا لورکا ۱۳۷۹
متنهای کهن فارسی
حافظ شیراز به روایت احمد شاملو، ۱۳۵۴ تصحیح دیوان حافظ، مقدمهٔ این کتاب پس از انقلاب اجازه چاپ پیدا نکرد و تمام چاپهای بعد از چاپ سوم (۱۳۶۰) بدون مقدمه منتشر شدهاست.
افسانههای هفت گنبد، نظامیگنجوی ۱۳۳۶
ترانهها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام و بابا طاهر) ۱۳۳۶
شعر و قصه برای کودکان
قصهٔ خروس زری پیرهن پری و یل و اژدها بر اساس قصههای لئو تولستوی با نقاشیهای فرشید مثقالی به صورت کتاب و نوار صوتی برای کودکان
قصهٔ هفت کلاغون، با نقاشیهای ضیاالدین جاوید، ۱۳۴۷
پریا با نقاشی ژاله پورهنگ ۱۳۴۷، به صورت نوار صوتی با صدای شاعر به نام قاصدک ۱۳۵۸
ملکهٔ سایهها (بر اساس قصهای ارمنی) با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۴۸
چی شد که دوستم داشتن؟ اثر ساموئل مارشاک با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۴۸
دخترای ننه دریا با نقاشی ضیاالدین جاوید ۱۳۵۷
دروازه بخت با نقاشی ابراهیم حقیقی ۱۳۵۷
بارون با نقاشی ابراهیم حقیقی ۱۳۵۷
یل و اژدها بر اساس قصه ای از آنگل کرالی ییچف، با نقاشی اصغر قرهباغی به ضمیمه نوار صوتی ۱۳۶۰
قصهٔ مردی که لب نداشت ۱۳۷۸
سردبیری نشریهها
هفتهنامهٔ سخننو (پنج شماره) ۱۳۲۷
هفتهنامهٔ روزنه (هفت شماره) ۱۳۲۹
سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجلهٔ خواندنیها ۱۳۳۰
هفتهنامهٔ آتشبار، به مدیریت ابوالقاسم انجوی شیرازی ۱۳۳۱
مجلهٔ آشنا ۱۳۳۶
اطلاعات ماهانه، دورهٔ یازدهم ۱۳۳۷
مجلهٔ فردوسی ۱۳۳۹
کتاب هفته(۲۴ شمارهٔ اول) ۱۳۴۰
هفتهنامهٔ ادبی و هنری بارو، که بعد از سه شماره با اولتیماتوم وزیر اطلاعاتِ وقت تعطیل میشود. ۱۳۴۵
قسمت ادبی و فرهنگی هفتهنامهٔ خوشه، ۱۳۴۶(در سال ۱۳۴۸ با اخطار رسمی ساواک تعطیل شد.)
همکاری با روزنامههای کیهان فرهنگی و آیندگان ۱۳۵۱
انتشار ۱۲ شماره هفتهنامهٔ ایرانشهر در لندن(شهریور ۵۷). دیماه ۵۷ استعفا میدهد. (به علت اختلافهایی با مدیر هفتهنامه).
سردبیر هفنهنامهٔ کتاب جمعه (بعد از ۳۶ شماره به اجبار تعطیل میشود).
مجموعهٔ کتاب کوچه
مجموعهٔ کتاب کوچه واژهنامهای است از ضربالمثلها، تکیهکلامها، خرافهها و اصطلاحات زبان عامیانهٔ مردم ایران. از سال ۱۳۶۰ به بعد با همکاری آیدا شاملو تدوین شد و پس از درگذشت شاملو کار بر روی این کتاب توسط آیدا ادامه دارد. چاپ مجلدات این مجموعه هنوز به پایان نرسیدهاست.
سخنرانی و شعرخوانی
۱۳۴۶ شب شعر در کرمانشاه به دعوت دانشجویان
۱۳۴۶ سخنرانی در دانشگاه شیراز
۱۳۵۱ (۲۶ مهرماه) شب شعر در انجمن فرهنگی گوته
۱۳۵۱ (اول آبان) شب شعر در انجمن ایران و آمریکا
۱۳۵۴ شرکت در کنگرهٔ نظامیگنجوی به دعوت دانشگاه رم
۱۳۵۵سخنرانی و شعرخوانی در دانشگاههای MIT بوستون ، UC برکلی
۱۳۵۵ میهمان مدعو فستیوال جهانی شعر در سانفرانسیسکو و آستینِ تگزاس، شب شعر به دعوت دانشجویان ایرانی فیلادلفیا و نیویورک
۱۳۵۵ شب شعر در انستیتو گوته
۱۳۶۷ سخنرانی تحت عنوان من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن! در دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ تحت عنوان جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور
۱۳۶۷ شب شعر در کُللوکیومِ ادبی برلین
۱۳۶۷ سفر به اتریش به دعوت دانشگاه اقتصاد وین و یورو آفریک اینستیتو، برای شب شعر و سخنرانی.
۱۳۶۷ شب شعر در شهر دانشگاهی گیسن آلمان.
۱۳۶۷ سفر به سوئد به دعوت انجمن جهانی قلم (Pen) و دانشگاه Göteborg (گوتنبرگ)؛ شب شعر در Folket hus «خانهٔ مردم» استکهلم
۱۳۶۹ میهمان مدعو سیرا ۹۰ توسط دانشگاه UC برکلی؛ سخنرانیهای نگرانیهای من و مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ، دو شب شعر در UC برکلی
۱۳۶۹ شب شعر دانشگاه UCLA لوسآنجلس، در رویس هال
۱۳۶۹ شب شعر و سخنرانی در دانشگاههای شیکاگو، آن اربر میشیگان، کلمبیا، واشنگتن، راتگرز، هاروارد، دالاس و آستین
۱۳۶۹ سه شب شعر در بوستون و UC برکلی به نفع زلزله زدگان ایران
۱۳۶۹ شب شعر در مدرسهٔ ارامنهٔ بوستون
۱۳۶۹ شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در UC برکلی و UCSC لوسآنجلس به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (آمریکا)
۱۳۶۹ شب شعر به نفع آوارهگان کُرد عراقی در دانشگاه وین (اتریش) به همراه محمود دولتآبادی (قصهخوانی) به دعوت انجمن فرهنگی کُردها (اروپا)
۱۳۷۳ شب شعر در Göteborg، سوئد
۱۳۷۳ دو شب شعر در Åsa gymnasium استکهلم
سایر آثار و فعالیتها
۱۳۴۵ تهیهٔ برنامهٔ کودکان برای تلویزیون به اسم قصههای مادربزرگ
۱۳۴۹ کارگردانی چند فیلم فولکلوریک برای تلویزیون: پاوه، شهری از سنگ و آناقلیچ داماد میشود
۱۳۵۰ نمایشنامهٔ آنتیگون (ناتمام)
۱۳۵۲ نوشتن مقدمه بر نمایشگاه نقاشی گیتی نوین زیر عنوان “پوستموس : سیری در فضاهای شعری احمد شاملو”
۱۳۵۱ اجرای برنامههای رادیویی برای کودکان و جوانان
۱۳۵۷ از مهتابی به کوچه (مجموعهٔ مقالات).
محمدعلی، محمد. «گفتوگو با احمد شاملو». گفتوگو با احمدشاملو، محمود دولتآبادی، مهدی اخوان ثالث. تهران: نشر نقره، ۱۳۷۲، ۸۰-۹.
در بارهٔ هنر و ادبیات دیگاههای تازه، گفتوشنودی با احمد شاملو. حریری، ناصر. چاپ سوم، تهران: نشر اویشن و نشر گوهرزاد، ۱۳۷۲.
شبهای شعر خوشه. شاملو، احمد. تهران: انتشارات گلپونه، ۱۳۷۷، ۴ـ۰۴ـ۶۶۶۳ـ۹۶۴ ISBN.
—-آثار درباره شاملو
کتاب
شعر زمان ما، محمد حقوقی، انتشارات نگاه
شناختنامهٔ احمد شاملو، جواد مجابی، تهران:قطره ۱۳۷۷ ۵-۸۶-۵۹۵۸-۹۶۴ ISBN
ادیسهٔ بامداد / دربارهٔ احمد شاملو / پرهام شهرجردی / انتشارات کاروان
از اندیشه تا شعر – مشکل شاملو در شعر، محمود نیکبخت
امیرزاده کاشیها احمد شاملو، نوشته دکتر پروین سلاجقه
از رودکی تا شاملو، انتشارات آوای دانش
بامداد همیشه، یادنامه احمد شاملو
دستان سخنگوی شاملو نوشته پوران فرخزاد
احمد شاملو از زخم قلب… گزیده شعرها و خوانش شعر، ع. پاشایی، تهران:نشر چشمه، ۱۳۷۳.
بامداد همیشه (یادنامهٔ احمد شاملو). سرکیسیان، آیدا. تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۱.|شابک= ۵ـ۱۲۳ـ۳۵۱ـ۹۶۴ ISBN
احمد شاملو شاعر شبانهها و عاشقانهها. صاحب اختیاری، بهروز، باقرزاده حمیدرضا. تهران: انتشارات هیرمند، ۱۳۸۱.|شابک=۹۶۴-۶۹۷۴-۴۰-۶ ISBN
اخوان اخوان لنگرودی، مهدی. یک هفته با شاملو. تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۲.
آزاد، پیمان. در حسرت پرواز:حکایت نفس در شعر شاملو و سپهری. تهران: انتشارات هیرمند، ۱۳۷۴.|شابک= ۳ـ۵۱ـ۵۵۲۱ـ۹۶۴ ISBN
ع. پاشایی. انگشت و ماه. تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۷۷.|شابک= ۱ـ۰۴ـ۶۷۳۹ـ۹۶۴ ISBN
پورنامداریان، تقی. تاملی در شعر احمد شاملو. تهران: انتشارات آبان، ۲۵۳۷.|شابک= ۱ـ۰۴ـ۶۷۳۹ـ۹۶۴ ISBN
معشوق بی صدا_ رویکردی جامعه شناختی بر عاشقانههای احمد شاملو _ [منصوره اشرافی]_ نشر مینا _ تهران۱۳۸۶
مقالات و ویژهنامهها
ماهنامهٔ اندیشه و هنر ویژهٔ ا.بامداد به سردبیری و مدیریت دکتر ناصر وثوقی. ۱۳۴۳
مجلهٔ زمانه شمارهٔ اول به شاملو اختصاص دارد. (در سن هوزه، کالیفرنیا). ۱۳۷۰
دفتر هنر، ویژهٔ احمد شاملو، سال چهارم، شماره ۸، مهرماه. در آمریکا. صاحب امتیاز و سردبیر بیژن اسدی پور، در .USA، NJ، ۱۳۷۶
دفتر هنر، ویژهٔ تقی مدرسی و احمد شاملو، سال چهارم، شماره ۹، اسفند . ۱۳۷۶. در آمریکا . صاحب امتیاز و سردبیر بیژن اسدی پور. در USA، NJ
پایاب، دو ماهنامهٔ فرهنگ، هنر، ادبیات، شماره ۳ آبان ۱۳۷۹ ویژه احمد شاملو
تصویری
فیلم Ahmad Shamlou: Master Poet of Liberty ساخته مسلم منصوری (۱۹۹۹)
احمد شاملو به روایت تصویر، کارگردان رضا علیپور متعلم، تصویر دنیای هنر
ترجمه آثار به زبانهای دیگر
۱۳۶۶ ترجمهٔ ژاپنی ابراهیم در آتش به ترجمهٔ شوکو یاناگا در مجلهٔ (توکیو، موسسهٔ مطالعهٔ زبانها و فرهنگهای آسیا وILCAA آفریقا).
۱۳۷۱ منتخبی از ۴۲ شعر به زبان ارمنی با نام من دردِ مشترکم در ایروان با ترجمهٔ نُروان. ناشر: کانون فیلم ارمنستان.
۱۳۷۱ منتخبی از ۱۹ شعر به زبان سوئدی و فارسی با نام عشق عمومیAllom Fattande Karlik در استکهلم سوئد به ترجمهٔ آذر محلوجیان. Azar Mahloujian ناشرانتشارات آرش.
۱۳۷۱ منتخبی از ۱۹ شعر به زبان فرانسه و فارسی با نام سرودهای در عشق و امید Hymnes damour et despoir فرانسه به ترجمهٔ پرویز خضرایی: Ahmad Shamlou Version Francaise, Parviz Khazrai ناشر .Orphe La Diffrence
۱۳۷۱ منتخبی از ۶ شعر به زبان اسپانیایی با نام (Aurora) بامداد در مادرید، به ترجمهٔ کلارا خانِس Clara Janes شاعر اسپانیایی.
۱۳۷۷ منتخبی از ۲۸ شعر به سوئدی: Baran Forlag Stockjolm, Dikter om Natten (شعرهای شبانه) ترجمهٔ سعید مقدم و جان کرلسون Orers: Janne Carlsson & Said Moghadam
۱۳۷۸ منتخبی از ۳۲ شعر شاملو به سوئدی borlom karleken در ۸۵ صفحه Baran Forlag Stockholm ۱۹۹۹ i tolking av: Janne Carlsson & Said Moghadam
۱۳۷۸ منتخبی از ۲۷ شعر به سوئدی ترجمهٔ آذر محلوجیان OM jag vore vatten Azar Mahloujian
۱۳۷۹ منتخبی از اشعار Nima Yushij , Sohrab Sepehri , Ahmad Shamlu به زبان اسپانیایی
Tres poetas persas contemporaneo ناشر Icaria Poesia Traduccion de Clara Janes , Sahan y Ahmad Taheri . ۲۰۰۰edicion ,abril
جوایز:
۱۳۵۱ جایزهٔ فروغ فرخزاد
۱۳۶۹ دریافت جایزهٔ Free Expression سازمان حقوق بشر نیویورک Human Rights Watch
۱۳۷۸ جایزهٔ استیگ داگرمن Stig Dagerman، آذر محلوجیان جایزه را به نمایندگی دریافت کرد.
۱۳۷۹ جایزهٔ واژه آزاد (هلند)
منابع:
ویکی پدیا فارسی
وبلاگ باران پاییزی
وبلاگ شعرکده
ایران ناز
انجمن گفتگو برهان
وبلاگ تمام رویاهای من
وبلاگ عشق زیبا
وبلاگ نیلوفرانه
وبلاگ شخصی نوید بداغی
وبلاگ اشعار کامل شاعران
شادینه
وبلاگ کتاب دوست
بیتوته